بازنمایی رویکردهای ارزشی در برنامه کودک شبکه دو سیما(مطالعه موردی برنامه "جمعه به جمعه،خونه به خونه" در سال 1391)
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی
- نویسنده مریم صدیق
- استاد راهنما رحمان سعیدی مهدخت بروجردی علوی
- سال انتشار 1392
چکیده
تلویزیون در بدو ورود تنها کارکرد تجاری و بعدها بیشتر سرگرم کنندگی داشت ولی امروز آموزش و پرورش در الویت مسئولین این حوزه قرار دارد. در واقع رسانه ها یا وسایل ارتباط همگانی کارشان پیام رسانی است. اگر رسانه ای پیامی نداشته باشد نمی تواند نقش خود را به درستی ایفا کند، آنگاه چیزی شبیه رسانه خواهد بود نه خود رسانه. برنامه سازی برای کودکان در گستره جهان و با شرایط بومی و فرهنگی خاص، نیازمند تحقیقات میدانی گسترده ای است که باید بیشتر مورد توجه برنامه سازان و سیاستگذاران قرار گیرد، اولین ویژگی متمایز برنامه کودک از دیگر برنامه های ترکیبی، به خصوصیات ذاتی مخاطبان برمی گردد.این برنامه ها به علت آسیب پذیر بودن مخاطبان خود باید بسیار فکرشده عمل کنند. با تحلیل و بررسی برنامه های خاص کودک، در کنار انجام تحقیقات پیمایشی و میدانی برای پی بردن به میزان اثرگذاری آنها بر مخاطب کودک، می توان به معیارها و راهکارهای عملی و بومی (متناسب با شرایط فرهنگی، اقتصادی و مذهبی) روز کشور، برای تهیه و تولید برنامه های خاص کودکان رسید. رابطه بین رسانه تلویزیون، انتقال ارزش ها و مخاطب کودک انگیزه ای شد برای محقق تا برنامه ای ترکیبی و جْنگ گونه را که برای مخاطب کودک تهیه شده و در یک روز فراغت از مدرسه به نمایش در می آید مورد مطالعه قرار دهد و با تحلیل آن به ارزش ها و نحوه انتقال این ارزش ها از سوی تولیدکنندگان دست یابد، از این رو برنامه «جمعه به جمعه،خونه به خونه» در سال 91 بدین منظور انتخاب گردید. تحقیق پیش رو به منظور دستیابی به اهداف زیر انجام شد: 1 )شناخت ارزش های که برنامه سعی در انتقال آنها به کودکان دارد؛ 2) شناخت تطابق این ارزش ها با ارزش های مطلوب دینی، ملی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه؛ 3) شناخت ارزش های مورد تأکید برنامه مورد مطالعه؛ 4) شناخت قالب هایی که مجری، بازیگران و سایر عوامل برنامه برای انتقال ارزش های مذکور از آن استفاده می کنند. به عبارت دیگر هدف نهایی بررسی محتوا و و قالب های برنامه مورد نظر است تا از این رهگذر بتوان برای تثبیت ارزش های اجتماعی مطلوب کودکان از طریق تلویزیون برنامه ریزی کرد. طبق مدل نظری این تحقیق، کودکان به عنوان مخاطب تلویزیون طی فرایند یادگیری اجتماعی و جامعه پذیری، از مقوله ارزش، همچون دیگر مقولات، الگوپذیری می کنند. نظریه البرت باندورا نشان می دهد که چگونه افراد از مشاهده غیرمستقیم یادمی گیرند و الگوبرداری می کنند. کودک از طریق مشاهده الگوهای ارزشی و مدل های عملی نمایشی عروسک ها و بازیگران برنامه کودک، الگوی مرجح را فرا می گیرد؛ یعنی در ذهن او کاشته می شود و به تقلید و الگوبرداری از نمونه های رسانه ای گرایش پیدا می کند. در این تحقیق با تاکید بر مفاهیم ارزش، مخاطب کودک و رسانه تلویزیون و نحوه انتقال پیام سعی شده است که به این سوال اصلی پاسخ داده شود: چه ارزش هایی از طریق برنامه مورد مطالعه و در چه قالب هایی به کودکان آموزش داده می شود؟ (منظور از ارزش، تصورات، عقاید و اندیشه هایی است درباره این که چه چیزی مهم، مطلوب، پسندیده و یا بد، نامطلوب و ناپسند است.) با توجه به ماهیت تحقیق که بررسی موردی است، روش تحلیل محتوا و استفاده از پرسش نامه معکوس برای کدگذاری و تحلیل تمامی 49 برنامه و 563 آیتم(غیرتکرای)، مناسب تشخیص داده شدند. اطلاعات این تحقیق از طریق کدگذاری متن مورد بررسی در «برگه های کدگذاری» جمع آوری شده است و پس از ورود و ثبت داده ها در نرم افزار spss، تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. یافته های تحقیق نشان داد که دست اندکاران این برنامه ترکیبی، در مجموع به ارزش های اجتماعی بیش از بقیه توجه داشته اند و در آیتم های مختلف سعی در انتقال ارزش «رعایت حقوق دیگران» و «رعایت قوانین» کرده اند. در میان موضوعات دینی نیز ، آموزش «خردورزی» و تقویت روحیه «تلاش کردن» را در دستور کار خود قرار داده اند. و نیز سعی داشتند خودمحوری ذاتی کودکان را در این سنین به سوی همنوع دوستی و تلاش برای کمک به دیگران سوق دهند. ارزش مغفول مانده در این برنامه آموزش و آشنایی با ارزش های اقتصادی است. به بیان دیگر برنامه سعی در بازنمایی جهانی لبریز از دوستی و مودت و عاری از دغدغه های مالی دارد. محقق نیز باور دارد که آموزش خود فی نفسه امری ارزشمند و یک نوع ارزش محسوب می شود ولی در این تحقیق بنا بر تمایز قایل شدن میان آموزش صرف(مثلاً آشنایی با اشکال هندسی ، تفاوت فیزیکی فصل ها، کاربرد آلبوم عکس و مانند اینها) با آموزش یک ارزش (مانند علم آموزی، ساده زیستی، مشورت کردن، احترام گذاشتن به دیگران و ....) است . به همین علت است که به نظر می رسد برای آشنا ساختن کودکان با ارزش های فرهنگی، دینی، ملی، اجتماعی و اقتصادی جامعه خود، فارغ از قالب های کلیشه ای موجود، بهتر از این می شود از ظرفیت این همه عمو ها و خاله های(بعضاً محبوب ) تلویزیونی بهره گرفت؛ اگر و تنها اگر کارکردی فراتر از یک سرگرمی محض برای رسانه و به خصوص تلویزیون قایل باشیم.
منابع مشابه
نمایش ویژگیهای انتسابی افراد در برنامه "جمعه ایرانی" رادیو ایران
رادیو نقش مهمیدر نحوه نمایش افراد و گروههای مختلف دارد. در این تحقیق 11 ساعت و 37 دقیقه از 6قسمت از برنامه "جمعه ایرانی" بررسی شد تا به سه سؤال پاسخ داده شود. ویژگیهای انتسابی افراد، در برنامه جمعه ایرانی چگونه نشان داده میشود؟ بازنمایی ویژگیهای انتسابی در مورد اقلیتها به چه صورت است؟ آیا از اقلیتها، کلیشههای رایج در مورد آنها ترسیم میشود، یا واقعیتهای موجود در زندگی آنها؟. روش تحقی...
متن کاملبرنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات؛ به سوی رویکردهای اقتضایی
گسترش کاربریها و وسعت تاثیرات فناوری اطلاعات بر زنجیره ارزش سازمانها در هزاره سوم سبب شده است که این فناوری در اغلب سازمانهای امروزین ماهیتی استراتژیک یابد. تاثیر پذیری روز افزون سازمان از این فناوری موجب گشته که همواره مدیریت بر این فناوری نیز از اهمیت راهبردی برخوردار شود. در این مقاله ابتدا به تاریخچه تحول فناوری اطلاعات اشاره می نماییم. در ادامه به سیر تکامل رویکردهای برنامه ریزی فناوری اطل...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملبرنامه والد – کودک فرانک
Abstract: Faranak Program is a Parent-Child Mother Goose Program which uses Cued Speech with parents of hearing impaired kids under three years old in an orally setting environment (Movallali,2012). The Parent-Child Mother Goose Program® is a group experience for parents and their babies and young children which focuses on the pleasure and power of using rhymes, songs, and stories together. Par...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023